تأثیر تغییر بنیادین اوضاع‌ و احوال برقراردادهای تجاری با نگاهی به حقوق ایران و کانادا

نوع مقاله : علمی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه حقوق خصوصی، واحد خرم‌آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرم‌آباد، ایران

2 استاد گروه حقوق خصوصی، واحد خرم‌آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرم‌آباد، ایران(استادیار گروه حقوق، واحد بروجرد، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد، ایران.(نویسنده مسئول)

3 استادیار گروه حقوق خصوصی، واحد خرم‌آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرم‌آباد، ایران.

10.22034/ejs.2023.387176.1392

چکیده

زمینه و هدف: در برخی موارد حدوث پدیده‌های خارج از تصور و توان طرفین، اجرای قرارداد را غیر ممکن می‌کند. در نظام‌های حقوقی مختلف، چنین وضعیتی با نهادها و نظریه‌های متفاوتی توجیه می‌شود. هدف مقالة حاضر بررسی تأثیر اوضاع‌ و احوال بنیادین در قراردادهای تجاری در فقه و حقوق ایران و کانادا است.
مواد و روش‌ها: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت‌داری رعایت شده است.
یافته‌ها: ناممکن شدن اجرای قرارداد که در حقوق کانادا با نظریه فراستریشن توصیف می‌شود از حیث شرایط تحقق با قاعده «هرگاه اجرای یک تعهد غیر ممکن باشد، آن تعهد باطل است» در فقه و نیز  فورس ماژور در حقوق مدنی وجوه مشابه زیادی دارد. در زمینه اثر قاعده تفاوت‌های بیشتری با حقوق ایران به چشم می‌خورد؛ درحالی‌که اثر اصلی این حالت در حقوق کانادا انحلال قهری قرارداد است؛ ولی در حقوق ایران آثار این وضعیت از تنوع بیشتری برخوردار است. چنان‌که برحسب موضوع ممکن است به انحلال قهری یا انحلال اختیاری یا تعلیق و حتی حق فسخ منجر شود.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد اگرچه نتیجه ناممکن شدن اجرای قرارداد در نهایت موجبات معافیت متعهد را فراهم می‌کند، ولی از حیث مبنا و توجیه چرایی برائت متعهد، دو سیستم دارای مبانی مختلف هستند. برخلاف برخی تفاوت‌ها در مفاهیم و عبارات نتایج حاصله از ناممکن شدن اجرای قرارداد در هر دو سیستم مبنی­ بر رهایی و برائت متعهد مشابه است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات