اصل‌‌لزوم در تعهدات و قراردادهای بین‌المللی در پرتو اصل پایبندی به عقود در فقه و حقوق

نوع مقاله : علمی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران

2 دانشیار گروه حقوق، الهیات و معارف اسلامی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران: (نویسنده مسئول).

3 استادیار گروه حقوق و علوم انسانی، واحد خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران

10.22034/ejs.2023.385146.1376

چکیده

زمینه و هدف: یکی از قواعد و اصول مهم در حیطه قراردادها اصل ­لزوم است. پرسش مقاله حاضر این است که اصل لزوم در تعهدها و قراردادهای بین‌المللی در پرتو اصل پایبندی به عقود در فقه و حقوق چگونه قابل تبیین است؟ هدف مقاله یافتن پاسخ به پرسش مذکور است.
مواد و روش‌ها: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت‌داری رعایت شده است.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد اصل لزوم در فقه پذیرفته‌شده است. اصل وفای به­ عهد، اصل استصحاب و بنای عقلا از جمله مبانی فقهی اصل­ لزوم است. در قانون مدنی نیز از دید عموم حقوق­دانان ماده۱۹۰ قانون مدنی بر اصل­ لزوم دلالت دارد. تعیین وضعیت عقد یا آثار احتمالی آن، تردید در وجود حق فسخ و تردید در مدت حق فسخ از مهم‌ترین کاربردهای اصل ­لزوم در قانون مدنی است. اصل ­لزوم به معنای آنچه در فقه و حقوق ایران مطرح است در تعهدات و قراردادهای بین‌المللی مطرح نیست. در تعهدات و قراردادهای بین‌المللی، اجبار به اجرای عین تعهد مطرح است؛ اما اصل اجباری بودن عقود با اصل ­لزوم که در فقه مورد بررسی قرار گرفته است یکسان نیست.
نتیجه‌گیری: در قراردادهای بین‌المللی، اصل­ لزوم به معنای ضرورت اجرا و ایفای تعهدات مفروض است. مطابق اصل اجباری بودن عقود یا نیروی الزام‌آور عقد، اعم از لازم و جایز، تا زمانی که باقی است باید اجرا شود. پس این اصل به عقد لازم اختصاص ندارد و عقد جایز هم تا زمانی که فسخ نشده است باید اجرا شود و به تعبیری لازم ­الاتباع است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات