تغییرات اقلیمی سلاح نوین کشتارجمعی؛ از تئوری تا واقعیت

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری حقوق بین الملل، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایران

2 استادیار گروه حقوق، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایران

10.22034/ejs.2024.429409.1625

چکیده

زمینه و هدف: جنگ و منازعه از آغاز تاریخ، جزئی از روابط بین ­الملل بوده است و صرف ­نظر از ریشه­ های وقوع جنگ­ ها، روش و تسلیحات مورد استفاده، متناسب با تحولات جامعه جهانی دست­خوش تغییر بوده ­اند. تغییرات اقلیمی از مهم­ترین ابزارها در جنگ­ های آینده است که با تأثیر بر روی لایه یونوسفر سبب طوفان­ های شدید، سیل­ های عظیم، صاعقه­ های مرگبار، رانش­ زمین و زمین لرزه می شود و نابودی محیط زیست و کشتار انسان­ ها را در پی خواهد داشت. هدف مقاله حاضر، بررسی قابلیت تغییرات اقلیمی ناشی از دستکاری انسانی در آب­ وهوا در چارچوب انتساب عنوان سلاح و مفهوم توسل به­زور است.
مواد و روش‌ها: مقاله حاضر، توصیفی- تحلیلی است. این پژوهش با هدف کاربردی و در قالب مطالعات اسنادی، معاهدات بین ­المللی از جمله ماده 36 پروتکل اول الحاقی 1977، بند 4 ماده 2 منشور ملل متحد و نیز اصول کلی حقوقی از جمله شرط مارتنس و مفاد کنوانسیون­ بین­ المللی انمود 1977 و کنوانسیون چارچوب تغییرات اقلیمی1992 را بررسی کرده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت‌داری رعایت شده است.
یافته‌ها: بررسی معاهدات و کنوانسیون­ های بین ­المللی نشان داد که تفاسیر و رویکردهای متفاوتی در این رابطه ارائه شده است و امکان شناسایی چنین ابزاری تحت عنوان سلاح، گرچه بسیار دور از واقعیت، اما فراهم است و این امر مستلزم تنظیم مقررات تحدیدی در چارچوب حقوق بین ­الملل و حقوق بشردوستانه است.
نتیجه‌: نتایج نشان داد، در چارچوب مقررات بین­ المللی همچون منشور ملل متحد، تفاسیر مختلف ارائه­ شده توسط اندیشمندان حقوقی هم­چنین قواعد و اصول حقوق بین ­المللی، این فرضیه قابل اثبات و تسری است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات